ارزش تضاد

ارزش تضاد

ارزش تضاد چیست؟

ارزش تضاد رو اینطور توضیح میشه داد که تا حالا براتون این موضوع پیش اومده درگیر یک مسئله و چالش بشید و ندونید که باید چه کاری رو انجام بدید؟ یا اینکه تا حالا پیش اومده براتون دلیل به وجود اومدن مساله هاتون رو ندونید؟

اگر تجربیاتی درباره موضوع ارزش تضاد دارید بدونید که شما به تضادهای زندگی برخورد کردید و ما باید این تضادهارو بشناسیم تا برخوردهای مناسبی باهاشون داشته باشیم.

کاری که اکنون باید انجام دهید این است که خودتان فهرستی تهیه کنید. تنها کاری که برای پی بردن به ارزش هایتان باید انجام دهید این است که به سوال ساده ای پاسخ دهید. «در زندگی چه عواملی برایم از همه مهم تر هستند؟!» به پاسخ این خوب فکر کنید.

آیا این عامل آرامش خیال است؟ همچنین عامل تاثیر پذیری روی دیگران است؟ عشق است؟ سپس ارزش های خود را به ترتیب درجه اهمیت آن ها بنویسید و تنها چند دقیقه ای از وقت خود را صرف این کار کنید.

ارزش تضاد شاید براتون ناشناخته باشه اگر می‌خواهید از راز حل مسائل و مشکلات پیش آمده در زندگی خود آگاه شوید باید به ارزش تضاد و ارزش مشکلات و مسائل پی ببرید و شما با خرید محصول ارزش تضاد به این امر دست می‌یابید.

 حس لذت‌بخش فهمیدن قوانین حاکم بر جهان هستی  من‌ الجمله وجود مسائل و مشکلات زندگی را درک می‌کنیم.  وقتی شما بدانید مشکلات دلیل اصلی موفقیت ما هستند و پله‌های ترقی ما به‌حساب می‌آیند،

دیگر با ذهنیت جدیدی به مسائل و مشکلات نگاه می‌کنیم و از مسائل و مشکلات نه‌تنها فرار بلکه استقبال می‌کنیم، با دانستن و درک ارزش تضاد دیگر وقت و تمرکز خود را بر روی چگونگی اتفاق افتادن مسائل نمی‌گذاریم،

بلکه تمرکز و وقت خود را برای حل مسائل و مشکلات می‌گذاریم و با حل کردن اون ها به ارزش مسائل به وجود آمده پی می‌بریم.

اگر واقعا انسانی خیرخواه، امین و درستکار باشید و همیشه به دیگران خیر و منفعت برسانید، آیا امکان این وجود دارد که افرادی کارهای شما را بد تعبیر کنند؟! حتی در صورتی که اصلا با شما ملاقات نکرده باشند باز هم شما را قضاوت کنند؟!

باید به شما بگوییم که اگر می خواهید یک خواننده، نویسنده، بازرگان یا خطیب شوید، همیشه کسانی هستند که شما را نپذیرند.

ارزش تضاد ها را بشناسیم

روزی مردی مشغول تماشای پروانه‌ای بود که برای بیرون آمدن از سوراخ ریز پیله‌اش تقلا می‌کرد، مرد دلش به حال پروانه سوخت و تصمیم گرفت به او کمک کند، بنابراین سوراخ پیله را گشاد کرد و پروانه به راحتی از پیله خارج شد. اما آن پروانه هرگز قادر به پرواز کردن نشد و تا پایان عمر مانند یک کرم خاکی خزید!!!

گاهی به لحظاتی برخورد می‌کنیم که با اینکه قوانین کیهانی را فهمیده‌ایم، با اینکه در حال کار کردن روی خودمان هستیم و با اینکه با تمام وجود خواسته‌های خود را مشخص کرده و می‌کوشیم به آن‌ها برسیم، با کمال تعجب می‌بینیم مشکلات و موانعی سر راهمان قرار می‌گیرد که نزدیک است ما را ناامید و بی انگیزه کند و سپس می‌خواهیم شروع به گله و شکایت کنیم!!!

اما قبل از هر چیز با هم ادامه داستان را بخوانیم…

در این داستان، “محدودیت پیله” که آن مرد آنرا یک مانع برای پروانه می‌دانست، موهبتی بود که خداوند در پاسخ به درخواست پروازِ پروانه، به او عطا کرده بود… زیرا تقلای پروانه برای خارج شدن از سوراخ ریز، باعث ترشح مایعی از بدنش می‌شود که به او امکان پرواز می‌دهد…

بنابراین چیزهایی که ما محدودیت، مشکل یا مانع می‌پنداریم و ترجیح می‌دادیم هرگز آن‌ها را تجربه نکنیم، موهبت‌هایی هستند برای بالا بردن استاندارهای ما تا مانند آن پروانه مجبور نشویم برای تمام عمر بخزیم و “پرواز با بالهایمان” را بجای فلج بودن و خزیدن بر روی زمین، برگزینیم این مأموریت ناخواسته، تمام آن چیزی است که ما آنرا مشکل می‌پنداریم و روبرو شدن با این ناخواسته‌ها، وسیله ایست برای واضح شدن هدف زندگی ما. تا درک کنیم که مشکلات، دلیل اصلی موفقیت ما هستند!!!